ماه یازدهم از زندگی نفسم
این ماه خیلیییییی شیطون شدی یجا بند نمیشی همش دنبالتم، کارای جدیدت:
از هر چی میز و مبله میری بالا بعدشم با اعتماد بنفس بالا دستاتو ول میکنی انگار بلدی وایستی منم بدو بدو میام میگیرمت، ولی تازگیا دیگه خودت یاد گرفتی بشینی و با ملاحظه و آروم خم میشی و میشینی منم نمیام بگیرمت تا یاد بگیری بعضی وقتام با باسنت دنگ میفتی رو زمین، یکار دیگه هم یاد گرفتی از این سر مبلا تا اون سر مبلا آروم آروم میری ولی نه خیلی زیاد.فعلا هشت تا دندون داری وقتی من بزور میبوسمت با دندونای تیزت چونه و لپامو گاز میگیری بلاااااا، آخه مگه میشه نبوسید تورو
خدا نکنه ببینی در اتاق خودت یا اتاق ما یا در حمام بازه بدو بدو چار دستوپا میای سمت اتاقا
یاد گرفتی با خودت ماشین بازی میکنی ماشینو میگیری دستت رو زمین عقب جلو میکشیش خیلی منتظر بودم این لحظه رو ببینم
وقتی لجت بگیره دستتو مچ میکنی و پشت دستتو گاز میگیری
کلماتی ک بلدی:
ماما،در در، دد، عمه، بابا ، آپو یعنی هاپو، موووو مووو یعنی میو میو یا همون پیشی،یچیزی تو مایه های مه مه و ماما میگی که منظورت گاوه، آبه یعنی آب میخام
من میگم بعبعی چی میگه ؟ تو میگی ب ب
میگم هاپو چی میگه؟ یچیزی تو مایه های آپ و هاپ میگی
پیشی چی میگه؟ صداتو لوس میکنی میگی میو میو
میگم دوسداری کجا بریم؟در در
موقع پوشک کردن همش در میری منم میگم کجا کجا? توام میگی در در
تازگیام یاد گرفتی فوووت میکنی
خیلی شیریییییین شدی عزیزم خیلیییییی عاشقتم عاشق اون دستای کوچولوت عاشق شلوارای کوچولوت
حالا بریم سراغ عکسات
آرتین نفسی با خوشگل خانووووم من
اینجا لباس تنت کردم تا چنتا عکس ازت بگیرم هیییی خودتو ملوس کردی
تو این عکس شبیه بچگیای دایی پیام افتادی
خدا رحمتت کنه داداش گلم خیلی زود رفتی
ا
اینجا رفتی سمت در که بری بیرون
آرتیییییین نرو مامان!کجا داری میری؟
در در!!!!!
بیشتر از یماه پیش وقتی نه ماه و چهارده روزت بود بابا جون حسین بردتت آتلیه عکاسی بانا و یه عالمه عکس خوشگل ازت گرفتیم (فدای باباجونم بشم ک اینقد مهربونه)
باباییت نمیذاره عکساتو اینجا بذارم
آرتین گلم که آشپزخونه رو برام جارودستی میکشه
اینجام داره آشپزخونه رو بهم میریزه
اینجا نفسی تازه از حموم اومده با مامانی و پارمیس رفته بودی آب بازی
عاشق این آهوی تو عکسی
اینم چنتا عکس بی موضوع
آرتین جون من که زد چشای ماهیو درآورد