دلبرکمدلبرکم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

گل پسر نادیا

دوازده ماهگی

1393/10/8 1:20
نویسنده : مامان آرتین
204 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسیییییییییییییییی مامان

کارای جدید آرتین جووووونی:

کتاب حسنی رو باز میکنی و به حسنی اشاره میکنی میگی نینی،بعدم به من نگا میکنی یعنی داری بمن نشون میدی.

حرفای جدید آرتین جون:

یاد گرفتی به بخاری، دستگاه بخور و ماشین ظرفشویی میگی جیزه (البته ماشین ظرفشویی در نظرت اصلا جیز نیست چون تا روشن میکنم بدو بدو میری دکمه هاشو فشار میدی)

هر چی بخای میگی اده (ماه پیش میگفتی بدهسوال)

این ماه خروسک گرفته بودی غمگین نصف شب دیدم نمیتونی نفس بکشی صداتم درنمیومد سریع از رو تخت برداشتمت خیلی بد بود منم خیلی هول شدم بابا هم شیفت بود تنها بودم نمیدونی چقد ترسیدم به بابا  زنگ زدم گفتم بیا خونه تورو ببریم بیمارستان،بعد زنگ زدم به مامانی، گفت خروسک گرفتی ببرش دکتر.بهت آمپول زدن تا صبم بیمارستان بودیم یکم که بهتر شدی اومدیم خونه،فرداشم بابا باید میرفت دانشگاه و ما خونه تنها بودیم واسه همین مامانی و باباجون حسین 2 روز اومدن خونه ما تا ازت نگهداری کنن خیلی زحمت کشیدن دستشون درد نکنه خیلیم بهت رسیدن، الان خیلی بهتر شدی

از در و دیوار میگیری و میایستی، تا در اتاقا باز بشه بدو بدو میری سمت اتاقا.با خودت خیلی حرف میزنی من بعضیاشو نمیدونم چی میگی، وقتی چیزی بخای جیییییغ میکشی تا بهت بدیم ، عصبانی بشی میزنی تو گوشت.

من میگم بعبعی میگه ..... تو میگی نه نه     

من میگم آرتین نفس کیه...........تو میگی ماما       عشق کیه.........ماما              جیگر کیه.........ماما    

ذست نه (یعنی دست نزن)............ دَ نه

دکی............. دَتییییی

جی جی .............جی جی

دندون............دَن

خودت میگی دَس دَس و دست میزنی

با آهنگ یه دختر دارم شماعی زاده تو بغل بابا رقصیدی منم ازتون فیلم گرفتم حالا توام هی اون فیلمو نگا میکنی و نای نای میکنی

بلدی ناز کنی اَت کنی، تلفن، تبلت، کرم کوکی و هرچیزی تو این مایه ها رو میدی بمن تا برات روشن کنم یا آهنگ بذارم

8 دی اولین باری بود که بدون کمک پاشدی ایستادی (دقیقا تو یک سالگیت)

عاشق تاب بازی هستی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)